روز بیانیهها و جوابیهها؛ یا روز ملی سینما!
خبرگزاری میزان-هرساله در روز ملی سینما در سالها و دورههای گذشته و در سازمان سینمایی، بنا بر این بود که جشنی کوچک با حضور فعالان و سینماگران سابق و فعال در سینما در یکی از مجموعههای زیر نظر این سازمان برگزار میشد و در یک گعده فرهنگی و سینمایی، سینماگران به بیان مشکلات سینما و چالشهای پیش روی سینما میپرداختند، اما در چند سال اخیر و به بهانه کرونا و تقارن با ایام ماههای محرم و صفر این جشن که کاملا یک دورهمی سینمایی و فرهنگی بود، به عمد یا سهو، برگزار نشده است.
البته چند سالی میشود که به بهانه کرونا حتی صنوف سینمایی هم دیگر رغبتی به برگزاری جشنی در روز ملی سینما ندارند.
این دورهمیها که به بهانه روز ملی سینما برگزار میشد، در خیلی از موارد گرهگشا بود و باعث رفع کدورتها و باز شدن برخی گرهها هرچند کوچک، در بین مدیران سینمایی و سینماگران میشد.
امسال اما این روز کمی نسبت به گذشته تفاوت داشت و به جای تبریک برای روز ملی سینما، این روز به روز گله و شکایت و بیانیهنویسی تغییر کاربری داده است.
طوری در این بیانیهها به سختی کار در سینما در دو سال اخیر اشاره شده است که انگار در سالهای گذشته سینمای ایران هالیوود بوده و در سال جاری به وزارت هنر طالبان تبدیل شده است.
قطعا سینمای بعد از انقلاب قابل قیاس با سینمای قبل از آن نیست و در دوران بعد از انقلاب به دلیل نگاه درستی که در بین مدیران و سینماگران آن دوران وجود داشت، این هنر در دهه ۶۰ و ۷۰ به اوج شکوفایی خود رسید و راه حضور در جشنوارههای بینالمللی و سینمای جهان را پیدا کرد و سینماگرانی چون زنده یاد عباس کیارستمی، مجید مجیدی و… که با پرداختن به موضوعات اجتماعی با نگاه درست توانستند سینمای ایران را به جایگاهی قابل توجه در جهان برسانند.
اما واقعیت امروز سینما اینگونه است که نه آنقدر خوب است که وزیر و مسئولان سینمایی میگویند و نه آنقدر بد که صنفهای سینمایی در بیانیهشان به آن اشاره کردهاند.
در حقیقت باید بین مخاطبان سینما برویم و حال سینما را از آنها جویا شویم، چراکه هر هنری بدون مخاطب هنر مرده است و سینما قطعا از تمامی هنرها بیشتر وابسته به مخاطب است.
این روزها انتقاد میشود که چرا فیلمهای کمدی فروش دارند و فیلمهای اجتماعی دیده نمیشوند؟ آیا واقعا تصمیمگیری مدیران و مسئولان باعث شده تا فیلمسازان اجتماعی کنار بروند یا اینکه واقعا سوژههای آنها تکراری شده و دیگر نمیتوان با چرک نشان دادن یک زندگی در پایین خط فیلم اجتماعی ساخت؟ اینکه بخواهیم با سخت یا سیاه نشان دادن زندگی مردم بگوییم که یک فیلم اجتماعی ساختیم، دیگر با استقبال روبهرو نمیشود. از طرفی موضوعات و سوژههایی مانند پرداختن به آقازادگی و اختلاس و… دیگر برای مخاطبان تکراری شده و هیچ جذابیتی برایشان ندارد، چون خیلی دقیقتر و درستتر این اخبار را میتوانند از شبکههای اجتماعی دنبال کنند.
گمشده این روزهای سینما، ژانر عاشقانه است. عشق، گمشده این روزهای سینماست؛ عشقی که به خوبی به آن پرداخته شود و برای خانواده ایرانی ملموس و قابل باور باشد و در کنار آن موضوعات اجتماعی یا جنایی نیز مد نظر قرار گیرد.
مقام معظم رهبری بارها و بارها و سالها به حوزه فرهنگ و هنر و خصوصا سینما اشاره داشتهاند که ما باید پیشرو باشیم و بتوانیم حقانیت خود را در فیلم و از طریق سینما به جهانیان نشان دهیم، اما تا به حال چه کاری در این زمینه انجام شده است؟ ما در ایران اسطوره کم نداریم و میتوان با پرداخت درست به شخصیت این اسطورههای تاریخی و معاصر حرفهای زیادی برای گفتن در سینمای جهان و در سطح بینالمللی داشت.
سالهاست که مخاطبان منتظر دیدن یک عاشقانه ناب در سینما هستند، اما به دلیل اینکه فیلمسازان خواستهاند در کنار پرداختن به ژانر عشق، یک طعنه سیاسی و اجتماعی هم بزنند، هیچگاه ساخت این نوع فیلمها به نتیجه نرسیده است. البته که مسئولان هم در تمام این سالها و لااقل طی دو دهه اخیر علاقهای به ورود به چنین محتوای سینمایی نداشتند و بیشتر به فکر طعنههای سیاسی و جناحی در فیلمها بودند.
هیچ فرد عاقل و علاقهمند به هنری نمیتواند منکر وجود مشکلات در حوزه هنر و نوع تصمیمگیریها و اجرای آن در بین مسئولان امروز فرهنگی کشور شود، اما چگونه است که مردم طی یک ماه از کنسرت علیرضا قربانی و یا تئاتر سجاد افشاریان به طور گسترده استقبال میکنند، اما در سینما که به مراتب ارزانتر و سرگرمکنندهتر است، استقبالی صورت نمیگیرد!
درست است که مدیران آنطور که باید و شاید نتوانسته و یا نخواستهاند که سینما به رشد خود ادامه دهد، اما قطعا در این میان سینماگران هم تقصیر بسزایی دارند.
و در آخر اینکه روز سینما را تبریک بگوییم، حمله کردن و بیانیه دادن را همه بلدند. راهکار بدهید بدون آنکه بخواهید دو قطبی ایجاد کنید. مدیران لایق و کاربلد به کار بگیرید نه کسانی که از روابط بینالملل سینمایی فقط زبان خارجه را بلدند، آن هم در حالی که سینمای امروز ما به دلیل انفعال در حوزه بینالملل کاملا از سینمای جهان بازمانده است و لابی صهیونیست و سعودی به خوبی از این بازماندگی استفاده میکند.
ما جشنوارههای بزرگ، معتبر و خوبی داشتیم و داریم و باید از این امکان برای تعامل با سینمای جهان استفاده کنیم. تعامل با سینمای جهان این نیست که نشان دهیم چقدر بدبختیم، بلکه این است که بتوانیم در کنار نشان دادن مشکلات، هنر سینماییمان را نیز به تصویر بکشیم.
روز ملی سینما مبارک.
انتهای پیام/